Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری صدا و سیما»
2024-05-03@16:08:35 GMT

کتاب «ظهور» به چاپ ششم رسید

تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۸۹۳۷۸

به گزارش خبرگزاری صدا وسیما ،داستان این کتاب با درگیری‌های ذهنی نویسنده برای نوشتن داستانی از خاطرات شهید یونس زنگی آبادی آغاز می‌شود و تماسی که او میان بیداری و رؤیا با نویسنده می‌گیرد و او را به روستای محل تولدش راهنمایی می‌کند؛ در تمام داستان شهید زنگی آبادی به شکلی با خانواده اش زندگی می‌کند که حضورش را پررنگ است و خواننده احساس می‌کند این شهید زنده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



نویسنده به روستای زنگی‌آباد در کرمان می‌رود تا داستان مردی را روایت کند که از یک زندگی ساده به سرداری رسیده است.

نویسنده در این کار تلاش کرده چهره‌ای واقعی از شهید با توجه به این مسئله که شهید هم انسانی مثل همه است و حق انتخاب میان خوبی و بدی را داشته است به نگارش درآورد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

فرقی نمی‌کند، چه در داستان چه در واقعیت، رسم مألوف این است که به محض حضور ارواح فضا دلهره‌آور شود. در این حالت همانطور که در واقعیت زبان بند می‌آید و لرزه بر اندام می‌افتد و صدا در گلو خفه می‌شود، در داستان نیز نثر بریده بریده می‌شود، جملات کوتاه و مقطع می‌شوند و کلمات لَخت و سنگین… استفاده از یه نقطه به منزلهٔ طنینی که گوش را می‌آزارد و چشم را خیره می‌کند، کاربرد فراوان می‌یابد تا فضای لازم را برای ایجاد دلهره فراهم کند تا بخصوص خواننده وحشتی را که لازمهٔ آن صحنه است، با تمام وجود احساس کند. همهٔ این‌ها قبول. می‌دانم که این‌گونه عملیات زبانی باید در پایان فصل قبل یا آغاز این فصل انجام می‌شد؛ من هم چنین قصدی داشتم، اما راستش، آن دو چشمی را که در پس پنجره دیدم یا بهتر است بگویم احساس کردم، به نظرم مهربان‌تر از آن آمدند که بترسانند و داستان مرا پر از سه نقطه و کلمات سنگین و زبان بریده کنند. برعکس، آن دو چشم چنان فروغی داشتند که بر تاریکی غالب آمدند و فضا را به شدت دوستانه کردند و من حتی وقتی آن دو چشم را در طرح سَری دیدم که بدن نداشت یا از بدن جدا افتاده بود، نه تنها نترسیدم که از لبخندش فهمیدم اگر این سر به بدنی وصل بود، دست راست آن بدن به سویم دراز می‌شد تا دست مرا به مهر و دوستی بفشارد؛ و این همه سریع‌تر از آن بود که به ثانیه‌ای در آید، آن‌قدر که من آن را به قدرت تخیل خود نسبت دادم، چون آنچه به چشم آمد، محو شد و بلافاصله زنگ تلفن به صدا در آمد. با آنکه دریافته بودم جایی برای ترس نیست، این دریافت هنوز جا نیفتاده بود، انگار باید جسم من فاصلهٔ ابری میان برق و رعد را برای آنکه به چشم بیاید و سپس گوش بشنود، طی کند. تا گوشی را بردارم، طول کشید؛ و وقتی برداشتم، شنیدم:

من برای ترساندن نیامده‌ام، بلکه آمده‌ام برای ادای حقی که اینک بر ذمهٔ تو افتاده است.

خواب نمی‌بینم؟

هر عباسی یک حسین دارد و هر حسینی یک زینب و هر زینبی زبانی که شمشیری است در نیام که باید برآید. من این شمشیر را در دست تو می‌گذارم، زیرا از خدا خواستم که یک بار، چون عباس شوم و یک بار، چون حسین. به وقت عباس شدن بی‌دست شدم و به وقت حسین شدن بی‌سر. مرا از پاهایم شناختند. این‌ها را می‌دانی… خوانده‌ای...

یعنی من انتخاب شده‌ام؟

چاپ ششم این کتاب در ۱۸۰ صفحه در انتشارات کتاب نیستان  چاپ و روانه بازار نشر شده است.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۸۹۳۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مسوولان در نشر و چاپ کتاب نویسندگان را حمایت کنند

فوزیه بشارت در گفت‌وگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: از اواخر سال ۹۷ در کلاس‌های داستان نویسی آقای سراج‌الدین معناگر از اساتید این عرصه شرکت کردم و سه ماه پس از اینکه در این کلاس ها شرکت کردم تلاشم را برای نوشتن کتاب به نتیجه رساندم.

وی با باراز خوشحالی از آموختن داستان نویسی بیان کرد: بعد از این کلاس آموزشی اولین کتاب من برای چاپ به انتشارات رفت.

وی با بیان اینکه شهرستان بیجار شاعران زیادی دارد که اشعار را به زبان گروسی سروده‌اند، افزود: من اولین زنی هستم که زبان بیجار گروسی را به داستان و رمان تبدیل کرده است.

دومین اثرم به کتاب صوتی تبدیل شد

بشارت ادامه داد: همچنین اولین کسی هستم که دومین کتاب داستانی خود با عنوان «هورمسگه گان ژنیگ» را در بیجار به کتاب صوتی تبدیل کرده‌ام که این اقدام با کمک شهر کتاب به یک کتاب صوتی تبدیل شد و همچنین کتاب بنده به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.

نویسنده بیجاری به ایده‌پردازی آثار خود اشاره کرد و ابراز داشت: ایده های داستان نویسی را بعضاً از محیط اطراف و یا حتی فیلم‌ها و یا کتاب‌هایی که می‌خوانیم و حتی اتفاقاتی که در گذشته بوده گرفته می شود و در این میان تنها ایده‌هایی به داستان تبدیل می‌شود که پتانسیل لازم برای داستان شدن را داشته باشد.

وی ادامه داد: سخت‌ترین لحظه نوشتن زمانی است که ایده‌ای را در ذهن داری و می خواهی این ایده را به داستان تبدیل کنی که تبدیل این ایده در قالب داستان کار دشواری است.

مشکلات چاپ و نشر از مسایل سد راه نویسندگان

بشارت تصریح کرد: بحث چاپ و نشر کتاب نیز از سایر مسایل مهمی است که سد راه نویسندگان قرار دارد و یکی از کتاب‌های کردی بنده که توسط ناشر انجام شد متاسفانه نشر به خوبی توسط ناشر انجام نشد و خود من آثارم را ارسال می کردم.

نویسنده بیجاری اضافه کرد: نویسنده کتابی که می‌نویسند نمی خواهد تنها برای خود نگه دارد بلکه ناشر باید در راستای نشر اثر تلاش کند و این بخشی از مشکلات نویسندگان است.

بشارت ادامه داد: اولین کتاب من در اواخر سال ۹۷ با عنوان «سه رچوپی ئاگر له ریخه سیه» توسط خانم فروزان محمدی به زبان فارسی در حال ترجمه است و به زودی منتشر می شود.

استقبال مردم از کتاب «اشک‌های یک زن»

وی گفت: کتاب «اشک‌های یک زن» خیلی بازتاب خوبی داشت و مورد استقبال مردم قرار گرفت و در مسابقات کشوری هم حائز رتبه های برتر شد و به کتاب صوتی نیز تبدیل شده است.

وی تصریح کرد: آثار بنده در خارج از کشور نیز به چاپ رسیده و خوشبختانه با استقبال بسیار خوب مخاطبان قرار گرفته و این اولین آثار گروسی است که در فرای مرزهای ایران اسلامی منتشر شده است.

بشارت اعلام کرد: همچنین کتاب «سه مای چاره نوس» (رقص سرنوشت) از دیگر آثار نوشته شده توسط بنده است که در حال ترجمه به زبان فارسی است و به زودی روانه بازار خواهد شد.

نویسنده بیجاری به آثار جدید و در حال نگارش خود اشاره کرد و بیان داشت: در حال حاضر دومین رمان خود را به زبان گروسی در حال نگارش دارم و معتقدم ترجمه این کتاب‌ها موجب تبادل اطلاعات فرهنگی خواهد شد و بنده آثار خود را به زبان گروسی به نگارش در می آورم.

وی بازخورد مخاطبان اشاره کرد و ابراز داشت: خوشبختانه آثار بنده مورد استقبال بسیار خوب مخاطبان قرار گرفته است و بعضاً مخاطبان با من تماس می گیرند و از نگارش کتاب به زبان و گویش گروسی بسیار تقدیر کردند که موجب زنده شدن زبان و گویش گروسی شده و تاثیرگذاری زیادی بر مخاطب داشته است.

آثار نویسنده همچون فرزند برای مادر است

بشارت اضافه کرد: کتاب و آثار یک نویسنده مانند یک فرزند برای مادر هستند و من با تمام لحظات کتاب‌هایم همزاد پنداری کرده‌ام و هریک از این آثار به نوعی برای من ارزشمند است.

وی اعلام کرد: همچنین در ۱۲ روزنامه مطالب بنده چاپ شده است و به اعتقاد من بزرگترین حمایت و کمک می‌تواند حمایت مسولان در نشر و چاپ کتاب کمک کنند.

بانوی نویسنده بیجاری به کتاب‌های صوتی نیز اشاره کرد و اذعان داشت: در دوره حاضر بیشتر مردم به دلایل مشغله کاری ترجیح می‌دهند از کتاب های صوتی استفاده کنند اما خود من اعتقاد دارم لذت خواندن کتاب به حالت فیزیکی بودن آن و ورق زدن صفحات بهتر است وافرادی که زمان دارند حتماً از کتاب‌های فیزیکی برای مطالعه استفاده کنند.

کد خبر 6092806

دیگر خبرها

  • برگزاری کارگاه آموزشی داستان نویسی برای کودکان در رشت
  • داستانک‌هایی برای فلسفه‌ورزی کودکانه
  • درباره پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی/ تراژدی پست مدرن
  • مشارکت ۳۱ استان کشور در دومین دوره جشنواره ملی دوست من کتاب
  • کتاب صوتی «داستان‌های پارسی» در یونان منتشر شد
  • پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی در گذشت
  • داستان شگفت‌انگیز یک معلم در«مدیر مدرسه شریعت»/ از مبارزه با بهائیت تا تربیت چوپانی که مدیر مدرسه شد
  • چاپ مجموعه‌داستانی درباره شهدای شاه چراغ و اغتشاشات ۱۴۰۱
  • پل آستر درگذشت
  • مسوولان در نشر و چاپ کتاب نویسندگان را حمایت کنند